3 شمیم ظهور 4 |
آیا علم مورد در خواست بشر علم است ؟
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ
هد ف خلقت بند گی خدا ست ، بند گی در اخلا ص است ، در صد اقت است ، در پا کی است
در تقو ی و زهد است ، در یاری رساندن به بند گان خداست
اینها همه علم است ،، همه عقل است
شیمی علم است ، ریا ضی علم است ، فیز یک علم است ، طب علم است ، شنا خت ادیان مختلف علم است ،وو..
علم فو ق الذکر :( کشف تدریجی مطا لب نا شنا خته تو سط بعضی افراد است که تو سط ذات اقدس الهی ایجاد شده است )
ما شین صنعت است ، دستگا های مختلف صنعت است ،وو..صنعت:( سا ختن و سیله ای است که کار بشر را کو تاه تر و آسا نتر و او را آسو ده تر نما ید البته با عنا صری که خدای تعالی از هیچ آفریده است )
آیا علمی که مو رد در خو است خداست تا ما را سعادتمند نماید همین علومی است که ما
در آخر الز مان به آنها مشغو لیم ؟
علم اگر با عث سعادت بشر شو د علم است ، علم اگر از جنا یات دور نماید علم است ، علم اگر با عث قتل و تجاوز و طغیان نگردد علم است ، علم اگر در پی ثرو ت اندو زی نباشد علم است ، علم اگر با فخر فرو شی و شهر ت طلبی همرا نگر دد علم است وو...
اما علم و صنعت امروز تا حدو د بسیار زیادی منفی و درجهت صفات رذیله اخلا قی پیش میرود
پیا مبراکرم ص فرمدند : انی بعثت لا تم مکارم الا خلا ق
پس علمی خو ب است که اخلا ق و انسا نیت را گستر ش دهد
از حضر ت علی ع سو ال شد ، علم چیست ؟ حضر ت فر مو دند ،این است که به قدر احتیا ج به خدا ، عبا دت کنی ؛به قدر طا قت ؛ گناه کنی،به قدر عمر ت کار کنی ،و به اند ازه ای که در آخر ت می ما نی ، عمل نما یی
امام جعفر صا دق ع فر مودند:علم سه نشا نه دارد : شنا سایی خدا ، و شنا سا یی چیز ها یی که خدا می خو اهد ،و چیز های که نمی خو ا هد
و باز از معصوم ع رو ایت است: علم چهار رشته است، شنا سی خدا ، معر فت نعمت های او ، شنا ختن و ظا یف الهی و تشخیص آنچه مو جب بیر ون رفتن از دین است.
اما
چه کسی می تواند سره را از نا سره جدا کرده و ما را به راه راست هدایت نماید؟
مسلما در زمان حا ضر هیچکس جز حجت حق ، امام عصر عج که دارای علم ما کان ، ما یکون و ما هو کا ئن است ، نمی تو اند ما را به علم و اقعی که مورد رضای خداست راهنما باشد .
نقل است که پس از ظهور حضر ت مهدی عج خدای متعال انگونه که شایسته است پر ستش می شود
به دو علت : یکی هدایت افراد تو سط صا حب الا مرو دیگر اینکه فقط خوبان می مانند
یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
پیش میرود
که در اینصو رت از بسیاری از صنا یع بی نیاز می گردد
لذا
هر اندازه که انسان به خدا نز دیکتر باشد ، خدا او را از دنیا و سا یل آن بی نیاز تر می کند و اوبه یکی از صفات خدا که صمد بو دن می باشد ، نزدیکتر می گردد
پس اگر قبو ل داشته باشیم که علم چیزی است که انسان را به خدا نزدیک تر می کند
اهدِ نَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ
پس علم امروز علم نیست ، بلکه و سایل راحتی و مبا هات است ...
*****
مهدی جان آمدن تو ، ظهور تو ، در خشش تو ، عطر آفر ینی تو ، نو رانیت تو ، صفای تو ، چیزی نیست که تو به آن محتا ج باشی .
مابه تو محتا جیم تا بدانیم علم حقیقی چیست تا بدانیم علم ما لا ینفع چیست تا بدانیم چگو نه سعا دتمند شو یم ، تا بدانیم چگونه از گر دابهای گناه در دنیا نجا ت یا بیم ، تا بدانیم مشکلا ت و اشتبا هات ما در زند گی چیست ، تا بدانیم آیا لیا قت شیعه بو دن را داریم و بدانیم و بدانیم و بدانیم ...
پس
ای پا دشه خو بان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد و قت است که باز آیی
مولا جان راهی جز قسم دادن ندارم
تو را به خدایت قسم آن مهر بان ترین مهر با نان
تو را به جد بزرگوارت قسم آن مهر بان ترین بند گان
تو را به علی قسم آن حیدر کرار و اسد الله الغا لب
تو را به فا طمه قسم آن ام ابیها و ام الا ئمه و سیده نسا ء العا لمین
تو را به حسنین قسم آن سیدی شبا ب اهل الجنه
تو را به فرزندان حسین قسم ، زین العا بد ین و با قر العلوم و صا دق آل محمد و کا ظم آل محمد و رضای مر تضی و تقی و نقی و پدر بزرگو ارت زکی
تو را به مظلو میت خاندان بنی ها شم قسم ما را در یاب
اگر خو رشید بر زمین نتا بد به زمین و اهل آن آسیب می رسد
خورشید را نیازی به زمین نیست
**
یا مو لای ادرک عبادک
ای مو لای من
در یاب غلا مان خود را
¤ نویسنده: خادم المهدی